اسباب کشی از بلاگفا و عکسهای خوشگل
بالاخره بار و بندیلمون و جمع کردیم و اومدیم اینجا ....دختر خوشگل من دیگه خیلی خانوم شده ..بزرگ شده ... گوشهاشو هم رو میلاد حضرت فاطمه یا همون روز مادر سوراخ کردیم ... البته یه کم اذیت میکنه و کمی هم...
View Articleحاضر جوابی
جدیدا محسن ماشینشو عوض کرده و آرشیدا به این ماشین علاقه داره چرا؟نمیدونمدیروز و مکالمه بین دایی جون علی و آرشیداآرشیدا ماشینتونو به من میدی؟نه مال خودمونهبه زندایی میدی؟نه مال خودمونه ... ما ماشین...
View Articleشیرین زبونی
موقعیت توی آشپزخونهتند تند اومد گفت : مامان مامان بگو صابون ...منم فکر کردم وای خدا باز یه اسم جدید یاد گرفته گفتم صابون چیه مامان ؟اگه گفتی؟ توی حموم ...آرشیدا : نه نه بگو صابون ...من : باشه...
View Articleیک ... دو ... سه............. جشن تولد توت فرنگی کوچولو
سه سال پیش بود چقدر زود گذشت ...سه سال لبریز از مادرانه های من برای تو ... سه سال لبریز شادی و غرور از داشتن تو و سه سالی که هر لحظه و دم به دم هم خدارو شکر کنم باز هم ناتوانم از شکر گزاریش ... تو...
View Articleشهر موشها 2
بزرگ شدیم ...خیلی زود هنوزم مزه اش زیر دندونمونه ...انگار خوابی بود و خیالیخاطرات شیرین کودکیوقتی فیلم شروع شد وقتی دیدم همه شون مثل ما بزرگ شدم ازدواج کردن و بچه دارن ...بغض نشست توی گلوم .... بزرگ...
View Articleصبح بخیر زندگی
کار دیگری نداریممن و خورشیدبرای دوست داشتنت بیدار می شویم هرصبح ! عکسها مربوط به زمستون نود و دو .... ممنون از نگاه مهربونتون
View Articleباب اسفنجی شلوار مکعبی
من امسال اصلا قرار نبود تولد برای ارشیدا بگیرم ....اما خانوم مثل اینکه همیچین قراری نداشتند و هرروز از من میپرسیدن پس کی تولدم میشه ؟بالاخره من و پدرش کوتاه اومدیم و بنا به درخواست آرشیدا خانوم با کلی...
View Articleاسباب کشی از بلاگفا و عکسهای خوشگل
تولد فرزانه کوچولو .... خب تا موقع عکس بالایی با هم خوب بودن ...بعد یه دفعه فرزانه جیغ کشید و باگریه ...
View Articleحاضر جوابی
جدیدا محسن ماشینشو عوض کرده و آرشیدا به این ماشین علاقه داره چرا؟نمیدونم دیروز و مکالمه بین دایی جون علی و ...
View Articleشیرین زبونی
موقعیت توی آشپزخونه تند تند اومد گفت : مامان مامان بگو صابون ... منم فکر کردم وای خدا باز یه اسم جدید ...
View Articleیک ... دو ... سه............. جشن تولد توت فرنگی کوچولو
هرسال نزدیک تولدت که میشه شور و شوق من بیشتر و بیشتر میشه همه میگن مگه بیکاری چرا اینقدر خودتو خسته ...
View Articleشهر موشها 2
بزرگ شدیم ...خیلی زود هنوزم مزه اش زیر دندونمونه ...انگار خوابی بود و خیالی خاطرات شیرین کودکی وقتی فیلم شروع شد وقتی ...
View Articleباب اسفنجی شلوار مکعبی
این یکی برای بچه ها خیلی جالب بود میگفتن پلانگتون بالاخره به آرزوش و همبرگرها رسید... نوشابه های بابی... اینهم اقای خرچنگ ...
View Article
More Pages to Explore .....